حرف دل ...

در این بازار گرم نا امیدی به فریادم رسی با چه امیدی

حرف دل ...

در این بازار گرم نا امیدی به فریادم رسی با چه امیدی

" شبها که بغض می کنی "

      شبها که بغض می کنی دنیا سکوت می کنه

زمان به صفر می رسه زمین سقوط می کنه

شبها که بغض می کنی به مرز مرگ می رسم

به گریه کوچ می کنم ببین چقدر بی کسم

دریایی از آرامشی من طرحی از خروش رود

زیباترین شعر جهان چشمای غمگین تو بود

ما از کدوم ساعت شب درگیر این تولدیم

که دیر به هم رسیدیم و بی وقفه شکل هم شدیم

تو که به غنچه کردن گلای باغچه دلخوشی

از عمق خاکستر شب چگونه شعله می کشی

فرصت بده گریه کنم که بی نهایت عاشقم

فکر گریز از شب و توفان این دقایقم

بگو کجای زندگیم گم شده بودی عشق من

که خاطرات من همه در تو خلاصه می شدن

شبها که بغض می کنی دنیا سکوت می کنه

زمان به صفر می رسه زمین سقوط می کنه

شبها که بغض می کنی به مرز مرگ می رسم

به گریه کوچ می کنم ببین چقدر بی کسم 

سلام بچه ها پاییز ما هم به سر رسید و قراره زمستان سرد و یخ زده از راه برسه شایدم رسیده باشه از امروز اینجه تغییر نام میده و میشه خونه ادم برفی شاید به نظر برسه اینهه سرمه چرا ؟ ولی باید بگم برا رسیدن به بهار پر گل و لاله باید از زمستان سرد و حشن گذر کرد تو زندگی هر ادمی یه فصل سرد هست و این فصل سرمای من

تا یار که را خواهد و میلش به که باشد

می بینمتان

عشق در حیطه فهمیدن ما نیست بیا بر گردیم

عشق در حیطه فهمیدن ما نیست بیا بر گردیم 

 آسمان پاسخ پرسیدن ما نیست بیا بر گردیم 

 گریه هامان چه قدر تلخ ببین رنگ ترحم دارد  

تا زمین دشمن خندیدن ما نیست بیا بر گردیم