حرف دل ...

در این بازار گرم نا امیدی به فریادم رسی با چه امیدی

حرف دل ...

در این بازار گرم نا امیدی به فریادم رسی با چه امیدی

فقط سلام !!!!!!!!!!!!!!!

باز به رسم ادب سلام های گرم من و سکوت سر تو
گمگشته ی دیروزم ؟
ببخش اگر دوباره سوژه نوشته ام می شوی
ببخش اگر دوباره می خوانمت !
خود نیز نمی دانم چرا هوس داشتنت دوباره به قلبم هجوم اورده است!
نمی دانم چرا امشب دلتنگ نگاه پر شور چشمهایت شده ام ؟
چرا دوباره با یاد اوری اسمت اشک در چشمانم موج می زند و بی اجازه فرو می چکد ؟
نمی دانم  شاید هم نمی خواهم بدانم !
هر چه هست امروز من خالی از حضور توست
کاش همان روزها زندگی متوقف می شد
یا دت هست ؟
من بودم و تو
می خواستمت همچنان که می خواستی ام !
به شوق خنده های تو بود که می خندیدم
آه دریغ این روزها حتی خنده هم ازارم می دهد
یادت هست ارامش را در نگاهت جستو جو می کردم و تو محبت را در حرفهای ساده ی کودکانه ام
افسوس چه زود گذشت روزهای با هم بودنمان
چه زود از داشتنم خسته شدی و چه زود به نبودنت عادت کردم
اما بدان گمگشته من :!
انصاف نبود در این ایام زهراگین و خشم الود سر نوشت اینگونه تنهایم گذاری !!!
انصاف نبود نفرت خالصانه ات را به چشمانم تزریق کنی در حالی که خود کولباری از دردم
انصاف نبود به شیشه بلورین رویاهایم سنگ بزنی
انصاف نبود

نظرات 3 + ارسال نظر
امیر جمعه 14 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 12:07 ب.ظ http://amirlovek.blogsky.com

سلام ای نازنین باز نامه دادم
نمیره قصه عشقت ز یادم
منو شرمنده کردی با محبت
که دیدار تو اسمش شد زیارت

رویای خاکستری جمعه 14 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 01:48 ب.ظ http://www.royayekhakestary.blogsky.com

سلام محمد جان. خوبی؟
خیلی زیبا نوشتی. آفرین.
چشماتو شستشو بده و بهتر ببین تا ببینی عشق اصلی کجاست.
من هم آپم
موفق باشی

رویای خاکستری شنبه 15 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 04:14 ب.ظ http://www.royayekhakestary.blogsky.com

سلام محمد جان. خوبی؟
ممنونم که به من سر زدی.
ولی... چی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد