حرف دل ...

در این بازار گرم نا امیدی به فریادم رسی با چه امیدی

حرف دل ...

در این بازار گرم نا امیدی به فریادم رسی با چه امیدی

سلام بچه ها

سلا بههمه برو بچ باحال اینجا و اونجا
حا اگر گفتی اونجا کجاست ؟ 

زحمت نکش خودم میگم اونجا همون جای هست که تو الان نشستی فرقی هم نم کنه که کجا باشه شمال جنوب مشرق مغرب این و دنیااونوردنیا مهم نیست بالاخره هرجا باشه هموجا خوبه  

یه مدتی نبودم مثل خیلی ها که بعد از یه مدت که میان میرن انگار که از اول نیومد بودن  

ولی م با خیلی ها فرق م کنم آخ درسته نبود ولی گاهی وقتا میومدم و می خوندم نوشته ها بچه هارو هر چند اینوا کم پیدا شدنه  

حالاچی می خواستم بگم  نمی دونم  

ده چیزی که امروز به خاطر آنها ناراحتید ولی ده سال دیگر به یادشان

ده چیزی که امروز به خاطر آنها ناراحتید ولی ده سال دیگر به یادشان هم نخواهید آورد!

 

ده مورد زیر شاید امروز اهمیت داشته باشند ولی ده سال دیگر آنها را حتی به یاد هم نخواهید آورید:

۱- غلط املایی در پستی که نوشتید!

۲- عوضی ای که امروز تو خیابون موقع رانندگی بهتان فحش داد!

۳- لنگه جورابی که وقتی مادر زن تان آمد روی دسته صندلی آشپزخانه بود!

۴- خروجی ای که توی اتوبان رد کردید!

۵- کتاب هایی که سه روز دیر به کتابخانه پس دادید!

۶- رفتن برق وقتی داشتید برنامه مورد علاقه تان را تماشا می کردید!

۷- کامنتی که زیر پست درد دل های شما داشتن «وب خوب» را به شما یادآوری می کند و درخواست تبادل لینک می کند!

۸- هزار تومان اضافه ای که اشتباهی به راننده تاکسی دادید!

۹- بچه ای که بهتان زبان درازی کرد!

۱۰- خراشی که موقع اصلاح روی صورت تان افتاد!

حالا مواردی را بخوانید که ده سال دیگر از اینکه امروز یا این روز ها آنها را انجام داده اید خیلی خوشحال خواهید شد:

۱- نوشتن ایده ها و هدف های تان!

۲- کار کردن در ساعاتی از روز که بیشترین انرژی و کارایی را دارید!

۳- گفتن «دوستت دارم» به همسر و فرزندانتان!

۴- خوردن کلی میوه و سبزیجات!

۵- نیم ساعت پیاده روی ، طلوع آفتاب ، هوای صبح ، ورزش!

۶- زود بیدار شدن برای کار کردن روی چیزی که واقعآ برای تان مهم است!

۷- وقت گذاشتن برای یاد گرفتن یک حرفه تازه یا به روز کردن اطلاعات فعلی تان!

۸- وقت گذاشتن برای خودتان ، برای فکر کردن ، برای آرامش!

۹- دادن یک تست کامل پزشکی!

۱۰- ترک یک عادت بد! ، ترک سیگار!

سال نو جدید

به نام خدا

خورشید از میعادگاه نخست، باز آغاز سفر می‌کند؛ سفری که سوغاتش برای زمینی‌های منتظر، فرصت دیگری است تا محبت را در گره بین دستهاشان بکارند و دل به استقبال نیکی، آیینه بند ! ان کنند. لبخند خورشید بی‌جواب نماند وقتی سرک می‌کشد به این خانه.