حرف دل ...

در این بازار گرم نا امیدی به فریادم رسی با چه امیدی

حرف دل ...

در این بازار گرم نا امیدی به فریادم رسی با چه امیدی

مرگ یک ....

شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد

فریبنده زادو فریبا بمیرد

******

شب مرگ تنها نشیند به موجی

رود گوشه ای دور وتنها بمیرد

******

در آن گوشه آن سال غزل خواند آن شب

که خود در میان غزل ها بمیرد

******

گروهی بر آن اند که که که این مرغ شیدا

کجا عاشقی کرد آنجا بمیرد

******

چو روزی ز آغوش دریا بر آمد

شبی هم در آغوش در یا بمیرد

******

من این نکته گیرم که باور نکردم

ندیدم که قویی به صحرا بمیرد

******

تو در یای من بودی آغوش وا کن

که می خواهد این قوی زیبا بمیرد

 

 

شب استو سکوت است آه استو من

دل دیوانه من بهانه گیر است هنوز
دپرس شده و خمار یار است هنوز
در گاه صحر به قیل وقال است هنوز
زودی تو بیا که دل فکاراست هنوز

گذر عمر

جوانى (فرصت نیکو ) و (نسیم رحمت) است که باید به خوبى از آن بهره جست و با زیرکى , ذکاوت و تیز بینى آن نعمت خداداد را پاس که این فرصت, (ربودنى) و (رفتنى) است وضایع ساختن آن, چیزى جزغم, اندوه و پشیمانى را براى دوران پس ازآن به ارث نمى گذارد.
زندگى کوتاه است و راه کار دراز و فرصت زودگذر! تنها سرمایه گرانبهاى ما وقت است که بازگشتى ندارد, از این رو بزرگترین فن بهتر زیستن, بهره جستن از فرصتهاى بى نظیرى است که برما مى گذرد; این سخن امام صادق(علیه السلام) را باید جدى گرفت.
به هرکس فرصتى دست دهد و او به انتظار بدست آوردن فرصت کامل آن را تإخیر اندازد, روزگار همان فرصت را نیز از او برباید, زیرا کار ایام, بردن است و روش زمان, از دست رفتن.

امام صادق (علیه السلام)