شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد
فریبنده زادو فریبا بمیرد
******
شب مرگ تنها نشیند به موجی
رود گوشه ای دور وتنها بمیرد
******
در آن گوشه آن سال غزل خواند آن شب
که خود در میان غزل ها بمیرد
******
گروهی بر آن اند که که که این مرغ شیدا
کجا عاشقی کرد آنجا بمیرد
******
چو روزی ز آغوش دریا بر آمد
شبی هم در آغوش در یا بمیرد
******
من این نکته گیرم که باور نکردم
ندیدم که قویی به صحرا بمیرد
******
تو در یای من بودی آغوش وا کن
که می خواهد این قوی زیبا بمیرد
دل دیوانه من بهانه گیر است هنوز
دپرس شده و خمار یار است هنوز
در گاه صحر به قیل وقال است هنوز
زودی تو بیا که دل فکاراست هنوز
جوانى (فرصت نیکو ) و (نسیم رحمت) است که باید به خوبى از آن بهره جست و با زیرکى , ذکاوت و تیز بینى آن نعمت خداداد را پاس که این فرصت, (ربودنى) و (رفتنى) است وضایع ساختن آن, چیزى جزغم, اندوه و پشیمانى را براى دوران پس ازآن به ارث نمى گذارد.
زندگى کوتاه است و راه کار دراز و فرصت زودگذر! تنها سرمایه گرانبهاى ما وقت است که بازگشتى ندارد, از این رو بزرگترین فن بهتر زیستن, بهره جستن از فرصتهاى بى نظیرى است که برما مى گذرد; این سخن امام صادق(علیه السلام) را باید جدى گرفت.
به هرکس فرصتى دست دهد و او به انتظار بدست آوردن فرصت کامل آن را تإخیر اندازد, روزگار همان فرصت را نیز از او برباید, زیرا کار ایام, بردن است و روش زمان, از دست رفتن.
امام صادق (علیه السلام)