حرف دل ...

در این بازار گرم نا امیدی به فریادم رسی با چه امیدی

حرف دل ...

در این بازار گرم نا امیدی به فریادم رسی با چه امیدی

تنها سلام اولست که معنای در خور دارد

با یک شکلات شروع شد من یک شکلات گذاشتم تو دستش اونم یک شکلات گذاشت تو دستم من بچه بودم اونم بچه بود سرمو بالا کردم سرشو بالا کرد دید که منو میشناسه خندیدم گفت دوستیم؟ گفتم دوست دوست گفت تا کجا؟ گفتم دوستی که تا نداره گفت تا مرگ خندیدمو گفتم من که گفتم تا نداره گفت باشه تا پس از مرگ گفتم: نه نه نه نه تا نداره گفت: قبول تا اونجا که همه دوباره زنده میشن یعنی زندگی پس از مرگ باز هم با هم دوستیم؟ تا بهشت تا جهنم تا هر جا که باشه منو تو با هم دوستیم خندیدمو گفتم تو براش تا هر جا که دلت می خواد یک تا بزار اصلا یک تا بکش از سر این دنیا تا اون دنیا اما من اصلا براش تا نمیزارم نگام کرد نگاش کردم باور نمیکرد می دونستم اون می خواست حتما دوستیمون یک تا داشته باشه دوستی بدون تا رو نمیفهمید !! گفت بیا برا دوستیمون یک نشونه بزاریم گفتم باشه تو بزار گفت شکلات باشه؟ گفتم باشه هر بار یک شکلات میزاشت تو دستم منم یک شکلات میزاشتم تو دستش باز همدیگرو نگاه میکردیم یعنی که دوستیم دوست دوست من تندی شکلاتامو باز میکردم میزاشتم تو دهنم تندو تند می مکیدم میگفت شکمو تو دوست شکموی منی وشکلاتشو میزاشت توی یک صندوقچه کوچولوی قشنگ میگفتم بخورش میگفت تموم میشه می خوام تموم نشه برا همیشه بمونه صندوقچش پر از شکلات شده بود هیچکدومشو نمی خورد من همشو خورده بودم گفتم اگه یک روز شکلاتاتو مورچه ها بوخورن یا کرمها اون وقت چی کار میکنی؟ میگفت مواظبشون هستم میگفت می خوام نگهشون دارم تا موقعی که دوستیم و من شکلاتمو میزاشتم تو دهنمو می گفتم نه نه نه نه تا نه دوستی که تا نداره !! یک سال دو سال چهارسال هفت سال ده سال بیست سالش شده اون بزرگ شده من هم بزرگ شدم من همه شکلاتامو خوردم اون همه رو نگه داشته اون اومده امشب تا خداحافظی کنه می خواد بره اون دور دورا میگه میرم اما زود برمیگردم من که میدونم اون بر نمیگرده یادش رفت به من شکلات بده من که یادم نرفته شکلاتشو دادم تندی بازش کرد گذاشت تو دهنش یکی دیگه گذاشتم تو اون دستش گفتم بیا این هم اخرین شکلات برای صندوقچه کوچولوت یادش رفته بود یک صندوقچه داره برا شکلاتاش هر دوتا رو خورد خندیدم میدونستم دوستی اون تا داره اما دوستی من تا نداره مثل همیشه خوب شد همه رو خوردم اما اون هیچ کدوم رو نخورده حالا با یک صندوقچه پر از شکلاتهای نخورده چی کار میکنه؟

هرچه باشد این هم سهم ماست از زندگی!!!!!

کاش قلبم درد پنهانی نداشت

امروز یه روز دیگس یکی از اون روزا که هیچ قت دوست نداشتم چشمم به جمالش کور گردد ولی مثل اینکه این ارزوی محال است و باید در این گیر و دار امتحانات میزبان همچین روز نحسی باشم ایراد نداره این نیز بگذرد

آموخته ام

او که می گوید
خطوط خسته ی موازی
هرگز به آن بوسه ی مشترک نمی رسند
چیزی از امتداد حوصله ی نقطه ها
در خواب سربسته ی این دایره نمی داند
ورنه می فهمید
مخفی ترین مگوهای پرگار
در گردش نابه هنگام کدام حادثه پنهان است
اگر پروانه از اشتیاق عجیب رهایی نبود
چطور می توانست
در وهم خاموش پیله
از عطر نور و نماز نرگس باخبر شود ؟
من این راز به هر کس مگوی معمولی را
از اصرار اینه بر شکستن خویش آموخته ام
که عشق مکافات زنانه ترین رویاهای آدمی ست
پس تو ، قیچی پرگوی بی خبر
رحمت این همه حذف بی چرا را چه می کشی ؟
در بارش بی قرار این همه نقطه چین
دیگر دست خط حرام هیچ علاقه ای
سنگسار نخواهد شد

حرفی از دیروز

می سوزم از فراقت روی از جفا بگردان          هجران بلای ما شد یا رب بلا بگردان
منبع : www.Persian-Star.org
روزگاری روز گارم پر ز احساس غرور

روزگاری روزگارم پر ز ارمشو نور

روزگاری روزگارم صاف همچون اینه

روزگاری روزگارم پاک همچون قلب تو

روزگاری روزگارم شاد از جام الست

روزگاری روزگارم غیر از این ایام بود
منبع : www.Persian-Star.org
اگر ان طایر قدسی به برم باز اید       عمر بگذشته به پیرانه سرم باز اید

طالب یک لحظه دیدار رخ یاریم و بس

طالب یک لحظه دیدار رخ یاریم و بس

بنده ء چشمان شوخ و روی دلداریم وبس

روز بر در دیده داریم تا پیام آید ز دوست

تا سحر هر شب به یاد دوست بیداریم و بس

ناله دارم از جدایی همچو نی از سوز دل

کز فراق روی جانان زار و بیماریم و بس

روزها شب می شود در حسرت دیدار دوست

شام را تا صبح با یادش به سر آریم وبس

انتظار از حد گذشت و نامه ای نامد از او

همچنان دیوانگان رسوا در انظاریم و بس

 

نیستی که ببینی چگونه بی تو تنها درغروب دل نواز کوچه باغ عاشقی قدم می زنم

     نیستی که ببینی  شب بی تو غم آلود است

 نیستی که ببینی  برسرقرار پا به پای آن درخت چنار پیر شدم

     نیستی که ببینی ابرهای عاشق چشمم در نبود تو بارانی است

 نیستی که ببینی گلزار دلم مدتهاست که بیابان شده است وعطش ناک عشق توست

    نیستی که ببینی لعل لبانم بی تو پای آن درخت چنارعشق را به همراه خود به خوابگاه ابدی می برد

 ولی این را بدان شاخه گل رز تو هنوز در دلم سرخ است

 

 

اینم برا قهر مانا

       قهرمانی 

                       سرخپوشان رو به همه هوداران پر شور پرسپولیسی تبریک میگم 

                           قهرمانی و رفتن به آسیا نوش جون پرسپولیسیها      

ادامه مطلب ...

نمی دانم چرا دل بی قراره

تقدیم به چشمهایی که در راه مانده اند
و دلهایی  که انها را رانده اند 
وتقدیم به اشک هایی که قلب هایشان شکست
و عهد هایی که کسی ان را نبست .... 

مَبار ای آسمان امشب تو دیگر  که من دیشب به جایت گریه کردم  
  نشستم در فراغت گریه کردم ز داغش ، بی نهایت گریه کردم...

هر کسی هم نفسم شد دست آخر قفسم شد.
من ساده به خیالم که همه کار و کسم شد
اون که عاشقانه خندید خنده های منو دزدید
زیر چشمه مهربونی خواب یک توطئه میدید ....

در غریبی ناله ها کر دم کسی یادم نکرد ،
در قفس جاندادم و صیاد ازادم نکرد،
ضربه مردم چنان از زندگی سیرم نمود،
ارزوی مرگ کردم مرگ هم یادم نکرد